قیصر هم رفت
و حالا قیصر خاطره شده. خاطره ی نشستن روی سکوهای سنگی داخل دانشکده و سیگار کشیدن. خاطرهی بحثهای شیرین کلاس ادبیات معاصر و آن دانشجو که میگفت نیما یوشیج شاعری ژاپنیست! خاطرهی شعر، داستان و کلاسی که در آن هیچ وقت حرمت هیچ کس شکسته نشد. کلاسی که در آن خطکش مفهومی از یادرفته و قرون وسطایی بود.
دوباره میگویم که قیصر از مصادرهی به مطلوب شدن گریزان بود. هرچه نوشت از خودش نوشت و اعتقادش بپسندیم یا نپسندیم. آن بار آخری هم که آمد اهواز هوا ابری بود. چرا امروز اینقدر آفتابیست؟ آن روز رفته بود خانه ی برادرش که نبود. عصر برگشت تهران. آیهاش حالا نوجوان است. یادم نمیرود صبح روزی را که آیه به دنیا آمده بود. قیصر با چشمهایی پفکرده و موهایی پریشان از هرکسی که میرسید اسمی میپرسید. یادم نیست من چه نامی را پیشنهاد کردم اما وقتی نام دخترش آیه شد گفتم: بالاخره شما یک آیهای آوردید! و خندید. مثل همیشه. حالا فقط باید تسلیت بگویم به آیه و مادرش. و هنوز صدای قیصر در گوشم میپیچد: خاطره نشیم!
چه روز بدیست امروز. چرا باران نمیبارد؟
با سلام.
وب سایت رسمی فرزاد نامی و فرهاد نامی منتظر قدم مبارکتان است.
www.fnami.org
در ضمن اگر مایل به تبادل لینک بودید حتما اطلاع دهید.
لطفا نظرات با ارزشتان را برای سهولت در قسمت دفتر مهمان وارد کنید.
با تشکر
ف. نامی
khodaysh biamorzad
با یه پست تازه به روزم خوشحال می شم سر بزنید .
من هم متاسفم و از طرفی میلاد حضرت معصومه رو بهتون تبریک می گم .
من آنچه با تو گفتم برای اندیشه هایت گفتم ، برای گفته هایت
و برای هر نوازش و هر اعتمادی که زنده می ماند .
یکبار دیگر گریستم
من که تنها از دور می شناختمش
و با شعر هایش بزرگ شده بودم
همیشه شیفته ی شخصیتش بودم که چگونه همه جانبه است که دوست و دشمن نمی تواند دوستش نداشته باشد ، کسی که می توان از نوجوانی تا جوانی که راه درازی است با او همسفر ماندو خسته نشد ، کسی که شعرهایش را هم در نوجوانی می فهمیدم و هم در جوانی اما فهمیدنی متفاوت ، اکنون تنها حسرتی بر دلم مانده که چرامن که از دانشکده فنی تا دانشکده ادبیات بارها و بارها آمدم نتوانستم یک لحظه یک نفس ... با او باشم
خوش به حال شما
بیا بر شانه ی هم سر گذاریم
جناب مهدی خان سلام. من آقای امینپور رو کمتر میشناختم، اما نامشون رو به عنوان یک هنرمند همیشه به نیکی شنیده بودم.
آیا جایی توی اینترنت مجموعه یا گزیدهای از آثار ایشون را میشناسید؟
همیشه دریغ با ماست.
هر چند نا راحتم. خیلی
کاش قبل از به کار بردن «مصادره به مطلوب» یک نگاهی به کتاب منطق صوری بیاندازی. شاید معنیاش را یادت رفته.
باران در دل عزیز
در دل
0 Comments:
Post a Comment
<< Home