به گمانم
قابیل رفته وگرنه چرا دوروز است هم لینکدونی را برداشته ، هم ایمیل سایت نیست و هم دیگر آن دعوتنامهی همیشگی برای ارسال آثار وجود ندارد .هر چه اثر منتشرنشده بود هم که یکباره بالا آمده. پیشبینی اش زیاد مشکل نبود ، بخصوص که از همان پارسال یوسف میگفت به زودی کرکرهی سایت را پایین خواهد کشید هرچند با انتشار
جشن یک سالگی قابیل گفتم نه . هنوز هم ادامه خواهد داشت و حالا فضای قابیل را که باز میکنی ابریست . بی هیچ بدرودی که بگوید ما هم رفتیم و ... یوسف برای قابیل کم نگذاشت . محسن بنی فاطمه هم .قابیل بالید و بالارفت و حالا کمتر کسیست که لینک این سایت را در وبلاگ یا سایتش نداشته باشد یا هر روز مشتری و مراجعهکنندهی آن نباشد. به مدد این سایت ، خیلیها آثارشان را گذاشتند و ما با خیلیها آشنا شدیم یا تجدید دیدار کردیم و از لینکدونی بی مزد و منتش هم بهرهها بردیم . لینکدونی همیشه فعالی که بینیازمان میکرد از چرخش در این سایت و آن وبلاگ . وحالا دیگر باید بیرودربایستی گفت که یوسف از داستانهاش مایه گذاشت برای چرخاندن این سایت و محسن هم . راستی آخرین داستانت را کی خواندم ؟ راست میگویی . حالا دیگر وقتش است . باید کمی هم به فکر داستان های نانوشته بود . باید به فکر کاغذهای نیمنوشته ای بود که انتظار میکشند . کمی هم باید به انتظار آنها پاسخ گفت دیگر . نه؟ به هرحال قابیل تا اطلاع ثانوی نیست . یعنی هست . آنچه تا به حال بوده هست و هر چه در ذخیره بوده هم که حالا بیرون آمده و خلاص . اما فعلا خلاص . باز هم باید منتظر بمانیم تا روزی دوباره این کرکره بالا برود . اما در این مدت چه کسی جای خالیات را پر خواهد کرد؟ حالا فرصتیست که به نقد قابیل بنشینیم . همینجا یا در وبلاگهای خودتان یا سایتها خلاصه هرجا که خواستید اما این کار را بکنید. این راه ادامه دارد و نقد، قطعا راهگشا خواهد بود ؛ چه برای ادامهی قابیل ، چه برای آغازی دیگر و چه فرقی میکند کی آغاز کند یک راه تازه را . و میماند یک خستهنباشید به یوسف علیخانی و محسن بنیفاطمه . از این یکی که دیگر نباید غفلت کنیم . درست نمیگویم؟
0 Comments:
Post a Comment
<< Home