Wednesday, June 01, 2005

در پنجمین سال‌مرگ گلشیری

فردا سیزدهم خرداد پنجمین سا‌ل‌مرگ هوشنگ گلشیری ست . گلشیری تنها مربی نسل سوم نبود . نسل من و نسل‌های پس از من هرگاه قصه‌ای ، حتی جمله‌ای از او بخواند ، درسی فراخواهد گرفت . پس حرمت استاد را پاس می‌دارم و مکتوب سخنرانی گلشیری در مراسم به خاک‌سپاری محمد مختاری را با کسب اجازه از سرکار خانم فرزانه طاهری این‌جا می‌گذارم . فیلم مراسم هم ظاهرا به زودی در سایت بنیاد گلشیری قرار خواهد گرفت


یادم آمد: هوالباقی! از سویی خوب ، خدای مهربان باقی‌ست و من فکر می‌کنم محمد مختاری هم باقی خواهد ماند . محمد مختاری مثل من عضو کانون نویسندگان ایران بود . در تمام این سال‌ها تلاش کردیم که کانون نویسندگان تشکیل بشود . متأسفانه آن‌قدر عزا بر سر ما ریخته‌اند که فرصت زاری‌کردن نداریم . پیام، دقیق به ما رسیده‌ است : "خفه می‌کنیم" . ما هم حاضریم . مگر قرار نیست برای جامعه‌ی مدنی ، برای آزادی بیان قربانی بدهیم؟ حاضریم. من شرمنده‌ی سیاوش ، سهراب ، مریم ، نازنین ، سیما هستم که چرا مرا به خاک نسپردند . نوبت من بود . به هر صورت ... می‌خواهیم از مقامات که به زودی قاتلین ، شب‌زدگان ، مرتجعان را دستگیر کنند . (خطاب به جمعیت : شعار ندهید ) . خداوند باقی‌ست : خداوند پاک ، خداوند زیبا ، خداوند سخن‌گفتن ، پچ‌پچه . خداوند خشم خداوند نیست . شیطان است . شیطان است که دوستان مرا خفه کرده است . پیام آشکار است. ما از خدا هم می‌خواهیم که انتقام ما را از شب‌زدگان بگیرد . ببخشید




Alireza (81.240.11.214)
گلشیری زنده است.
پس زنده باد گلشیری!
2 juin 2005, 08:43:37
LikeReplyEditModerate

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Azadegi مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

سایت